سفارش تبلیغ
صبا ویژن

     

دو زاهد بودن در بیابان یکی سالم و دیگری دیوانه روزی یک مرد از بیابان می گذشت  آن زاهد سالم را دید زاهد داشت نان می خورد رهگذر به او گفت این نان را در این بیابان از کجا آورده ایی گفت هر روز خدا برایم یک نان می فرستد زاهد نان را نصف کرد و به آن رهگذر داد و نصف دیگرش را پیش خود نگه داشت و گفت شاید فردا نانی نباشد  رهگذر به راهش ادامه داد تا رسید به زاهد دیوانه و دید که او دارد غذای خود را یک کم می خورد و بقیه اش را دور می ریخت رهگذر به زاهد دیوانه گفت چرا اصراف می کنی برای کل روزت که غذایی نمی ماند زاهد دیوانه گفت مهم نیست هر موقع از خدا بخواهم به من غذا می دهد آن رهگذر کارش را انجام داد و برگشت زاهد دیوانه را دید که کمی می خورد از غذایش و بقیه اش را دور می ریزد و از آنجا رد شد وبه زاهد سالم رسید و دید که او مرده است و در آنجا به خود گفت این زاهد نفهمیده بود که خدا روزی رسان است اما آن زاهد دیوانه این را می دانست.  که خدا روزی رسان است.


 
نوشته شده در تاریخ : شنبه 86 خرداد 12 ساعت 6:51 عصر توسط: مجتبی نیکنام

 

     

آیاتی از سوره لقمان :

 

* و از مردمان کسی هست که خریدار سخنان بیهوده است تا بی هیچ علمی ( مردم را) از راه خدا گمراه کند و آن را به ریشخند گیرد .

* و انسان را در حق پدر و مادرش سفارش کردیم ، که مادرش او را با ضعف روزافزون آبستن بوده است و از شیر گرفتن او دو سال به طول انجامیده ، پس برای من و پدر و مادرت سپاس بگذار .

 

* اگر ( عملی) همسنگ دانه خردلی باشد و آنگاه در دل تخته سنگی ، یا در آسمانها و یا در زمین نهفته باشد ، خداوند آن را به میان می آورد .

* و رویت را از مردم بر مگردان و در زمین خرامان راه نرو ، چرا که خداوند هیچ متکبر فخر فروشی را دوست ندارد .

* و هرکس روی دلش را به سوی خداوند نهد و نیکوکار باشد ، به راستی که دست در دستاویزی استوار زده است و سرانجام هر کاری با خداوند است .

* و اگر آنچه درخت در زمین هست قلم شود ، و دریا ( چون مرکب باشد) و سپس هفت دریا به آن اضافه شود ، کلمات الهی به پایان نمی رسد .

* هیچ کس نمی داند که فردا چه به دست می آورد و هیچ کس نمی داند که در کدامین سرزمین می میرد


 
نوشته شده در تاریخ : شنبه 86 خرداد 12 ساعت 6:49 عصر توسط: مجتبی نیکنام

 

<      1   2   3      

آخرین یادداشت ها
     
 
آرشیو یادداشت ها